انتظار تو فقط مال منه
سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه
همه با هم دیگه هستن
همه خیلیا رو دارن
یکی هست که وقت گریه سر رو شونههاش بزارن
ولی من از همه دنیا ترو داشتم، ترو داشتم
وقتی گریه میکردم سر رو شونت میذاشتم
همه تنهائیامون مال هم بود ، مال هم بود
هرچی باهم دیگه بودیم ، واسه من خیلی کم بود
انتظار تو فقط مال منه
سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه
داشتنه تو قوت پرواز
برای این بال شکسته است
بودن تو جرات لبخند
صدای این لبهای بسته است
دارم از عطش میمیرم ، ابر من کجا میباری ؟
تن من خشکید و پوسید
تو به سبزهها میباری
انتظار تو فقط مال منه
سهم من از تو افسوس ترو نداشتنه
دلم خیلی میخواست معنای عشق و دوست داشتن رو بدونه !
معنای غروب رو !
ولی کاش هرگز این آرزو رو نداشت !
هر غروبی زیباست جز غروب عشق
چقدر شکستن بی صدا !
چقدر تحمل
چقدر انتظار نشستن واسه فردا !
چقدر امید و دلخوشیهای الکی !!!
وقتی میبینی عشق دروغه ! چراغش بی فروغه ! وفاش همینه !!
واسه چی میخوای بمونی !
برو از این دنیا راحت کن خودت رو !
آسمون عشق ابری شده ! تماشا نداره !
مهر و وفا مرده اینکه دیگه حاشا نداره !
دلا سنگ ، هزار رنگ
همش ریا و دو رویی !
پس کو تو دلها وفا !
کو ؟؟؟؟
پس عشق و عاشقی چیست ؟؟
بالاتر از اینکه بخوای جونت رو بدی ؟؟!!
بسه بسه ...
ای دل بیا بریم ...
جلسه محاكمه عشق بود
و عقل قاضی ، و عشق محكوم ....
به دلیل تبعيد به دورترين نقطه مغز يعنی فراموشی ، قلب تقاضای عفو عشق را داشت ولی همه اعضا با او مخالف بودند قلب شروع كرد به طرفداری از عشق ، آهای چشم مگر تو نبودی كه هر روز آرزوی دیدن چهره زیبایش را داشتی ، ای گوش مگر تو نبودس كه در آرزوی شنيدن صدايش بودی وشما پاها كه هميشه رفتن به سويش بوديد حالا چرا اينچنين با او مخالفيد ؟
همه اعضا روی برگرداندند و به نشانه اعتراض جلسه را ترك كردند ، تنها عقل و قلب در جلسه ماندند عقل گفت: ديدی قلب همه از عشق بی زارند ، ولی متحيرم با وجودی كه عشق بيشتر از همه تورا آزرده چرا هنوز از او حمايت ميكنی !؟ قلب ناليد و گفت: من با وجود عشق ديگر نخواهم بود و تنها تكه گوشتی هستم كه هر ثانيه كار ثانيه قبل را تكرار ميكند و
فقط با عشق ميتوانم يك قلبی واقعی باشم
اگر قرار باشه ظرف 24 ساعت دنیا به پایان برسه تموم خط های تلفن و تالارهای گفتگو و ایمیل ها اشغال میشه. پر میشه از کلمه های (( از اینکه رنجوندمت پشیمونم من رو ببخش یا تو را عاشقانه می پرستم یا مراقب خودت باش )) اما بین این همه پیام یکی از همه تکون دهنده تره (( همیشه عاشقت بودم ولی هیچوقت بهت نگفتم )) پس عشق و محبت را تقدیم آنکه دوستش داریم کنیم شاید فردایی دگر هرگز نباشد
روی دروازه قلبم نوشتم: ورود ممنوع !!!!!!*** ***
دل پریشان آمد. گفتم بخوانش. خواند و بازگشت.!!!!!
*** *** امید مضطرب آمد . گفتـم بخوانش. خـوانـد و
بازگشت.!!!!*** *** آرزو با دلهره آمد.گفتم بخوانش
خواند و بازگشت ... !!!*** ***عشق خنده کنان آمد!
گفتم خواندیش؟ گفت: من سواد ندارم
gorizanam az in mardom ke ba man
be zaher hamdamo yek rang hastand.
vali dar baten az farte hegharat
be damanam do sad piraye bastand
سالها پیاپی میگذرند و ما به جرم زنده ماندن باز هم محکوم به زندگی هستیم...
و هر سال که میگذرد به آزادی نزدیکتر میشویم،
پس خوشیم به رسیدن لحظه رهایی... .
salam be hame dustan lofan bad az khundane matne bala ye fatehe va3 man befrestin hamatuno dust daram bye
damet garm sina baba kheili bahali toooo
سلام سینااااااااااااا خیلی وبت زیبا بود متنهای قشنگی گذاشتی عالی بودموفق باشی
17884 بازدید
11 بازدید امروز
2 بازدید دیروز
27 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian